Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس از کرمانشاه، محمد ویسمرادی؛ علی‌حسن احمدی همان رزمنده دلاور کرمانشاهی است که در عملیات عاشورا و منطقه‌ی میمک(استان ایلام) وقتی نیروهای خودی را در محاصره دید، پای خود را با سیم تلفن صحرایی به قبضه دوشکا بست تا ترسش باعث فرارش از معرکه نشود و از نجات نیروهای خودی گرفتار در محاصره دشمن پا پس نکشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کار او مواجه شد با نجات بسیاری از نیورهای خودی که گرفتار در معرکه شده بودند و در محاصره نیروهای بعثی یک‌به‌یک به شهادت می‌رسیدند. تصویر منتشر شده از این واقعه، باعث ثبت ماجرا و مشهور شدن آن جوان کرمانشاهی به لقب «دوشکاچی» شد.

در ادامه گفتگوی اختصاصی با علی‌حسن احمدی همان دوشکاچی معروف را در حالی می‌خوانیم که بعد ازگذشتن 39 سال هنوز روحیه مبارزه علیه ظلم و استکبار در او تازگی دارد، فقط زمین و نوع مبارزه را متفاوت می‌داند.


فارس: ابتدا معرفی اجمالی از خودتان داشته باشید.

احمدی: بنده علی‌حسن احمدی هستم ساکن شهر کرمانشاه که در روستای لیلمانج شهرستان سنقروکلیایی به دنیا آمدم.

فارس: برایمان از حال و هوای روستا و زادگاهتان در زمان دفاع مقدس بگویید؟

احمدی: روستای لیلمانج در زمان دفاع مقدس حدوداً 90 خانوار جمعیت داشت که هم‌زمان 130 نفر رزمنده از این خانوار اعم از سپاهی، بسیج، جهادی، سرباز و ... در جبهه حضور پیداکرده بود و از بعضی خانواده‌ها چند نفر در جبهه حضور داشتند.

به‌طور مثال خانواده شهید جعفر احمدی، چهار برادر بودند که هر چهار برادر هم‌زمان در جبهه و عملیات شرکت داشتند. دریکی از این عملیات‌ها به نام والفجر 5 در منطقه چنگوله انجام شد، یکی از این برادرها به نام حسین‌رضا که در این عملیات به‌عنوان امدادگر گردان بود وقتی می‌بیند برادرش دیگرش سیروس که در همان عملیات و در جریان خط شکستن زخمی می‌شود، بالای سر او می‌رود و خودش او را تیمار می‌کند. ولی به علت این‌که باید به دیگر رزمنده‌ها رسیدگی کند بعد از باندپیچی سر برادر دستی به گردن او می‌اندازد و او را می‌بوسد و با گفتن این جمله که «برادر من فردای قیامت مرا از یاد نبری و شفیع من بشوی»، برادر را می‌گذارد و می‌رود.

همین چهار برادر در عملیات نصر هفت شرکت نموده یکی شهید دو نفر دیگر هم زخمی و یکی از زخمی‌ها با از دست دادن یک‌پا به جانبازی نائل می‌آید.

 یا خانواده‌ی شهید پرویزی وقتی‌که پدر در بیمارستان سنقر متوجه می‌شود یکی از شهدای در سردخانه پسرش است، اجازه نمی‌دهد تعاون سپاه بیاید خبر شهادت به خانواده او بدهد می‌گوید من خودم این خبر را خودم به خانواده او می‌دهم. وقتی با اصرار افراد تعاون مواجه می‌شود، می‌گوید آخر این پسر خودم است شما زحمت نکشید خودم به اهل خانه خبر می‌دهم.

روستای لیلمانج نزدیک به یک گردان نیرو در جبهه داشت و ای‌کاش امکان وجود داشت تا از تمامی رزمندگانش بگویم. نه این امکان وجود دارد نه زبان ما قادر به بیان ایثارگری رزمندگان و صبر تحمل خانوادگانش دارد و نه قلمی قدرت نوشتن دوربینی قدرت به تصویر کشیدن آن‌ها.


فارس: ماجرای آن تصویر و کار شاخصی که پای خود را به دوشکا بستید چه بود؟

احمدی: البته من کار شاخصی از خودم نمی‌شناسم من هم مانند هزاران رزمنده و مدافعان این آب‌وخاک و انقلاب اسلامی بنا بر اعتقادات قلبی به این کشور و انقلاب به‌عنوان یک سرباز کوچک امام و رهبری بنا بر تکلیفی که بر گردن داریم به‌طور دست پاشکسته عمل کردم.

ماجرای پشت قبضه و پای خود بستن به دوشکا که ازنظر خودم در برابر اتفاقاتی که از شهدا و رزمندگان دیده‌ام این کار من هیچ بزرگی‌ای نداشت.

اگر هم الآن حاضر به مصاحبه شدم و به روایت خاطرات می‌پردازم، بنا بر تکلیف که رهبرم فرمودند بگویید من هم می‌گویم و اگر غیر این نبود هیچ‌وقت لب به سخن باز نمی‌کردم.

کتاب خاطراتم به نام «دوشکاچی» در هشت‌صد چهل صفحه چاپ‌شده است و در آنجا مفصل توضیح دادم. در سال 63 در عملیات عاشورا در میمک در قسمتی از منطقه عملیاتی(شیار نی خزر) کار گره می‌خورد نیروهای عمل‌کننده تیپ نبی اکرم(ص) گردان‌های خیبر و حنین بعد از تصرف اهداف خود در تثبیت آن ناکام می‌مانند و به محاصره می‌افتند.


در آن زمان من فرمانده گروهان دوشکا بودم و به علت حجم آتش زیاد تیربارهای دشمن آتش دوشکا خاموش شده بود و اجازه تیراندازی به قبضه‌چی نمی‌داد. اتفاقی پیش آمد خودم پشت قبضه رفتم و در حالی شدت تیراندازی تیربارهای دشمن بالاگرفته بود.

خوب انسان است، از طرفی نیروهای در محاصره، از طرفی شدت آتش دشمن، هوا هوس دنیاطلبی مرا در یک دوراهی قرار داده بود و باید انتخاب می‌کردم بین هوا و هوس زندگی دنیاطلبی و (ننگ ابدی) و ایستادن و مقاومت کردن گذشتن از هم این زرق برق دست پاگیر دنیای و شهادت.

ترسیدم اگر از پشت قبضه کنار بیایم دیگر جرئت پشت آن رفتن نداشته باشم، پایم را با تیکه سیم تلفن صحرایی به پایه قبضه بستم و قسم خودم یا باید در پشت قبضه کشته شوم یا آتش تیربارهای دشمن خاموش کنم. حتم دارم که یکی شهدای هم‌رزم بوده دستم گرفته و این شهامت را به من داده است.

درنتیجه با تیراندازی مداوم چندساعته آتش تیربارهای دشمن خاموش شد و تعداد از نیروها توانستند نجات پیدا کنند و تعدادی ماندند جانانه جنگیدند و به شهادت رسیدند.


فارس: اگر برگردید به آن زمان و آن لحظه، ‌این کار را تکرار می‌کنید؟

احمدی: بگذار مطلبی بگویم از آن روزی لباس پاسداری پوشیدم تا امروز، به‌جز یکی دومرتبه اولین درگیری با دشمن که کمی ترس وجودم را گرفته بود، بعدازآن هیچ‌وقت ذره‌ای ترس به خودم راه ندادم و هیچ جا نبود که داوطلب سخت‌ترین قسمت کار نباشم.

فارس:‌ هر موقع آن زمان را در ذهن تداعی می‌کنید چه حس و حالی به شما دست می‌دهد؟

احمدی: یک حسرتی که به دل مانده و یک افسوس که نصیب من گشته است. افسوس و حسرت به دلیل این‌که چه‌کارهای می‌توانستم انجام بدهم و کوتاهی کردم. چه جاهای باید شهامت به خرج می‌دادم پاهایم لرزید. دنیاطلبی یا ترس از مرگ و هوا و هوس من باعث شد که از رفقایم و قافله‌شان جا بمانم.


وقتی‌که خودم را مرور می‌کنم فقط اسم سرباز ولایت بودن یدک می‌کشم و چقدر با این اسم فاصله‌دارم از کوتاهی‌ای که خودم شرم دارم. همین‌قدر می‌دانم لنگان‌لنگان این راه می‌روم آرزو دارم شرایطی فراهم شود شاید بتوانم کوتاهی‌ام را جبران کنم. گرچه فرصتی در سوریه عراق پیش آمد خداوند مدتی نصیب من گردانید اما این فاصله خیل زیاد است مگر اینکه یکی از همین هم‌رزم‌های شهیدم دستم را بگیرد و کمکم کند.

فارس: اگر شرایط محیا باشد همین الآن مانند دفاع مقدس نقش ایفا می‌کنید؟

احمدی: من نمی‌دانم از کدام نقش می‌گوید آن چند روز جبهه ماندنم و چهار ترقه تقاندن نقش می‌دانید؟ من از کوتاهی خودم شرم دارم و آرزو دارم خداوند شرایطی فراهم کند کوتاهیم جبران شود.

اما بدانید که به‌عنوان یک سرباز ولایت هر جای رهبرم اشاره کند در هر گوشه‌ای از کره خاکی زمین به هر شکل لحظه‌ای برای اجرای آن لحظه‌ای درنگ نمی‌کنم.

 

فارس:‌ آیا همان روحیه در جوانان امروز می‌بینید؟

احمدی: بله نه‌تنها همین روحیه را می‌بینم بلکه بالاتر از آن در جوانان امروز وجود دارد؛ اما این تهاجم فرهنگی و رسانه‌ای فضا را آن‌گونه سیاه جلوه می‌دهد و سعی دارد که چند نفر انگشت‌شمار و فریب‌خورده بریده از دین را به‌عنوان نتیجه‌ی انقلاب نشان می‌دهد اما در واقعیت این‌طور نیست. شما به راهپیمای 22 بهمن نگاه کنید، به تشیع پیکر شهید سلیمانی و حججی و شهدای امنیت نگاه کنید، به راهپیمای اربعین و روز قدس نگاه کنید.

 این جوانان همانند آینه هستند. درست از بعضی از این جوانان در بعضی موارد براثر برخی رفتارها و گردوخاک برخاسته فتنه‌ها خاکی بر روی آنان می‌نشیند و تار نشان می‌دهد، اما کافی است دستی بر آن بکشید می‌بینید چون آینه صاف و زلال هستند و پرشورتر از زمان دفاع مقدس وارد میدان می‌شوند.


فارس: صحبتی دارید که بی‌تعارف بخواهید به مردم و مسؤولین بگویید؟

احمدی: به تکلیفی دارند عمل کنند، چیزی که هم‌رزمان در دفاع مقدس انجام می‌دادند همین بود و در همه عملیات قبل از آن جلساتی تشکیل می‌شد امکانات و نیازمندی‌ها و برآورد می‌شد نیازمندی‌ها درخواست می‌شد. اگر فراهم می‌گشت چه‌بهتر، ولی من در طول جنگ ندیدم مسؤولی بگوید چون این امکانات نیست انجام نمی‌دهیم یا نمی‌شود همه می‌گفتند ما به تکلیفمان عمل می‌کنیم و نتیجه برای خدا هرچه باشد.

فارس: آیا در این زمان نیاز به دفاع وجود دارد یا در همان دوران دفاع مقدس به اتمام رسید؟

احمدی: ببینید ما در حق شهدا و رزمندگان کوتاهی کردیم و در حال حاضر هم کوتاهی می‌کنیم. نه اینکه آن‌ها به فراموشی سپرده‌شده است بلکه دشمن دارد در جنگی نرم طوری جلوه‌نمایی می‌کند که جای دزد و قاضی را عوض شود.

فضای مجازی در دست دشمن است، ما خیلی عقب هستیم و باید آن را از دشمن بستانیم و برای تحقق این امر باید هنرمندان نویسندگان گویندگان به میدان بیایند.


پایان پیام/ و

منبع: فارس

کلیدواژه: دوشکاچی علی حسن احمدی رزمنده دفاع مقدس عملیات عاشورا منطقه میمک دفاع مقدس پشت قبضه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۰۳۶۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«سروان شوذب مشکینی» زیر تیغ نقد

به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه نقد پیش از چاپ کتاب داستانی «سروان شوذب مشکینی» نوشته مهرداد عادلی فردا چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت با حضور ابوالفضل درخشنده، محمدقاسمی پور، مرجان حصیرچی، طاهره قادری و نویسنده اثر در سالن قصر شیرین موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود.

این کتاب شامل خاطرات مرحوم سروان شوذب مشکینی از فرماندهان گروهان لشکر ۲۱ حمزه در دوران دفاع مقدس است.

برنامه مورد اشاره فردا چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت از ساعت ۱۴ در سالن قصر شیرین موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود.

کد خبر 6098992 الناز رحمت نژاد

دیگر خبرها

  • عملیات بازی‌دراز یکی از مهم‌ترین عملیات‌های دفاع مقدس است
  • روایتگری رزمنده‌ ملایری دفاع مقدس در منطقه عملیات مرصاد
  • سپاه پاسداران با عملیات وعده صادق، هیمنه دشمن را در هم کوبید
  • نیروی هوایی ارتش امروز از هر زمان دیگری آماده‌تر است
  • اعزام رزمندگان گردان امام سجاد به سرزمین نور
  • اعزام ۸۰ نفر از خادمیاران و جوانان بهادران به مشهد مقدس
  • اکران آنلاین فیلم «عامه‌پسند» با بازی باران کوثری و فاطمه معتمدآریا
  • رئیس فدراسیون والیبال از جیب خودش برای تیم ملی هزینه می کند
  • «سروان شوذب مشکینی» زیر تیغ نقد
  • حاج‌کناری: در استانم غریبم؛ کاری کردند خودم نیایم